آشفته،روزگار میگذرانیم
سلام...
این دو هفته ی اخیر به بدترین و بی نظم ترین و آشفته ترین حالت ممکن گذشته...
تحقیقات مقاله ی زبان رو شروع کردیم،کار کردن با کسی که یکسال از خودت بزرگتره سخته اما دارم باهاش کنار میام...(ح)خودش رو کشت که اون با همین سال بالایی مذبور(مزبور) تو یک گروه باشه اما دبیرمون گفت نه که نه....
دوازده روز تا آزمون دارم ،نمیخوام بشه مثل قبلی ...تمام تلاشم رو میکنم رو یک روال ممتد شروع کنم به درس خوندن...
دلم لک زده واسه یه وبگردی با خیال آسوده
+ نوشته شده در چهارشنبه بیستم بهمن ۱۳۹۵ ساعت 22:22
توسط ....
|