در دو روز گذشته هزارررر متن دراز و کوتاه در نکوهش ولنتاین و غرب زدگی و جوونک های عاشق خوندم و هزااار متن در ستایش فرصت هایی در راستای ابراز عشق و دوست داشتن و لاو و این داستانا...

اینکه افراد در برابر هر چیزی نظرات متفاوت داشته باشن ،چیز عجیبی نیست،اما به تمسخر گرفتن‌عقاید از دلایلی هست که باعث میشه نتونیم خودمون و جامعه مون رو‌ متمدن بدونیم...

اما به طور کل ،از نظر من ابراز عشق،محبت و دوست داشتن جار زدنی نیست...

باید در گوشی باشه ،در گوش کسی که دوستش داریم...

ابراز عشق،محبت و دوست داشتن فقط با خرس قرمز نیست،یکی با عروسک حال میکنه ،یکی با کتاب ،یکی با شال و‌ روسری و یکی حتی یک بازی برای پلی استیشن‌ ِش...

و برای خیلی از آدمای واقعا عاشق،اینا فقط آفتابه و لگنِ...

.

.

.

امشب شب تولد یه رفیقِ ،خیلی جاها باهام بوده ،با سوگند خوشحال،با سوگند ناراحت ،با سوگند عصبانی ،با سوگند عاشق !!! با سوگند لوس ...و سوگند رو اونجوری که هست پذیرفته...دمش و‌ دم تمام ادمایی که با وجود تمام نداشته هامون دوستمون دارن گرم...میخوام برم در گوشش جاااار بزنم که چه قدر دوستش دارم...

.

.

.

اما قولم واسه مشاوره و اینا بود..

که اگر دنیا کن فیکون بشه هم ،فردا یه پست رمزدار و بلند و بالا درباره ش مینویسم...